وبلاگ :
رقص قلم
يادداشت :
تا خدا....
نظرات :
0
خصوصي ،
11
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
عبداله اسماعيلي
نمي دونم چرا ياد اين شعر از خسرو گلسرخي افتادم:
گيرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه هاي جوانم از ضربه هاي تبرهاتان زخمدار است
با ريشه چه مي کنيد ؟؟
گيرم که بر سر اين باغ بنشسته در کمين پرنده ايد
پرواز را علامت ممنوع مي زنيد
با جوجه هاي نشسته در آشيانه چه مي کنيد؟
گيرم که مي کشيد
گيرم که مي بريد
گيرم که مي زنيد
با رويش ناگزير جوانه ها چه مي کنيد؟
پرواز کردن بال نميخواهد، خدا آن بالابالاها نيست، خدا بايد جايي همين نزديکي ها باشد...
پاسخ
داريوش خوندش.....فوق العادس......خدا همه جا هست فقط کافيه حسش کني....